بدنیااومدن دخمل نازم
روزدهم محرم ساعت4صبح دردم شروع شدوتاساعت6بعدازظهردردکشنده ای روتحمل کردم وازاخرهم سزارین شدم وتوساعت6/30دقیقه روزپنجشنبه دهم محرم23ابان92 چشم به این دنیاگشودی وزنگی ماروعوض کردی بااینکه دردشدیدی داشتم اماخیلی خوشحال بودم بابات که پردراورده بودخیلی خوشحال بود خیلی نازوتپل بودی وزنت3/650بودباموهای خیلی زیادکه همه تعجب کرده بودن توروزبه روزبانمکترمیشدی وماهم دیوونه کارات میشدیم خیلی دوستت دارموزندگی بدون تویعنی هیچ
نویسنده :
فاطمه
2:07