دغدغه های مامان
ساراکوچولوی خودم سلام مامان جونی میدونی چندوقته نیومدم تووبلاگت که خاطرات قشنگتوبنویسم منوببخش چون این چندوقت خیلی درگیری داشتم بخصوص درس ودانشگاه که کلافم کرده امروزم اخرین امتحانمو دادم وراحت شدم واومدم که باخیال راحت واست بنویسم کلی خاطره جمع کردم مامان جون الان خیلی ناز کنارمامان خوابیدی خیلی زرنگ شدی مامان جون کلی حرفای قشنگ میزنی خودتو تودل همه جامیکنی دخترقشنگم روز به روزبهت وابسته ترمیشم وفقط ازخدامیخوام که همیشه سالم باشی عزیز مامان باباتم که برات میمیره وعاشق شیرین کاریاته تو باعث قشنگیه زندگیه منی خداحفظت کنه واسه ما عزیز دلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی